جدول جو
جدول جو

معنی کنس کوه - جستجوی لغت در جدول جو

کنس کوه
از توابع نشتای عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کُ تَ مَ)
دهی است از دهستان بابالی، بخش چقلوند شهرستان خرم آباد. جلگه ای و سردسیر. سکنه 120تن. آب آن از چشمۀ سیاه چل. محصول آنجا غلات و لبنیات وپشم. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان سیاه چادربافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(کَ لِ)
از کوههای ناحیۀ کرمانشاهان است و از ارتفاعات جبال پیشکوه بشمار می رود. (از جغرافیای غرب ایران ص 26 و 29)
لغت نامه دهخدا
(کِ گِ)
دهی از دهستان لیراوی است که در بخش دیلم شهرستان بوشهر واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(تَ عَلْ لُ قَ)
کوس کوبنده، آنکه طبل زند:
گه علمداران پیش تو علم بازکنند
کوس کوبان تو از کوس برآرند آواز،
فرخی
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان که در هشت هزارگزی جنوب باختری لنده مرکز دهستان و 48هزارگزی شمال راه بهبهان به آغاجاری واقع است، ناحیه ای است کوهستانی، گرمسیر، مالاریایی، و سکنۀ آن 150 تن میباشد، شغل اهالی صنایع دستی، قالی، قالیچه، جوال و گلیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
بسیار زیاد، فراوان، (فرهنگ فارسی معین)، از سر تا پا، (ازآنندراج)، کوه تاکوه، (ناظم الاطباء)، پشته پشته، تپه تپه، برآمدگیها و برجستگی های بسیار بلند:
تلی گشته هر جای چون کوه کوه
برش چشمۀ خون ز هر دو گروه،
فردوسی،
به هر جای بد توده چون کوه کوه
ز گردان ایران وتوران گروه،
فردوسی،
به هم بر فکندندشان کوه کوه
ز هر سو به دور ایستاده گروه،
فردوسی،
نخست لدروه کز روی برج و بارۀ آن
چو کوه کوه فروریخت آهن و مرمر،
فرخی،
خون روان شد همچو سیل از چپ و راست
کوه کوه اندر هوا زین گرد خاست،
مولوی،
کنم وصف پیلان گردون شکوه
که کیف خیالم رسد کوه کوه،
یحیی کاشی (از آنندراج)،
مگر ابدال چرخ این کوه دیده
که بانگش کوه کوه از سر پریده،
سالک قزوینی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کوه کوه
تصویر کوه کوه
بسیار زیاد، فراوان، از سر تا پا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بند کوه
تصویر بند کوه
کوه مانند حصار و بارو
فرهنگ لغت هوشیار
نام مرتعی در شیرگاه شهرستان سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
فشار آوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
نام دهکده ای در ناحیه ی کوهستان غربی از کلارستاق واقع در
فرهنگ گویش مازندرانی
چماق پرداخته از چوب ازگیل که دو صفت سختی و انعطاف را با هم
فرهنگ گویش مازندرانی
از ارتفاعات بدون درخت البرز، مراتع بی درخت البرز در ارتفاعات
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع زیرآب واقع در شهرستان سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در لفور شهرستان سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
ظروف و لوازم آشپزخانه
فرهنگ گویش مازندرانی
از مراتع لنگای شهر عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع بندپی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی